خطبه فدکیه۴
بسمه تعالی
خطبه فدکیه
قسمت 4
وَ أَشْهَدُ أَنَّ أَبِی مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ: و من فاطمه شهادت میدهم که پدرم عبد و رسول الهی (فرستاده الهی) بود. که این "عَبْدُهُ" است نه عبد الرحمن است؛ نه عبد الرحیم؛ نه عبد الغفور؛ نه عبد الودود؛ نه حتّی عبدالله؛ " عَبْدُهُ" است؛ این #عبودیت محض است. فرمودند گواهی می دهم که پدرم بنده و فرستاده ی خداست.
اخْتَارَهُ وَ انتَجَبَهُ قَبْلَ أَنْ أَرْسَلَهُ وَ سَمَّاهُ قَبْلَ أَنِ اجْتَبَلَهُ: خدای متعال #پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را قبل از اینکه بفرستد، او را از بین همهی خلایق برگزید. برترین خلایق بود؛ گزیده ترین خلایق بود. و پیش از آنکه او را بفرستد و در بین خلق آشکار کند، نامی بر او نهاد.
وَ اصْطَفَاهُ قَبْلَ أَنِ ابْتَعَثَهُ: و خدای متعال پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را قبل از اینکه مبعوث کند او را از بین همه ی مخلوقات برگزید: اصْطَفَاهُ.
إِذِ الْخَلائِقُ بِالْغَیْبِ مَکْنُونَةٌ: و این در شرایطی بود که هنوز مخلوقات در حجاب غیب مکنون بودند.گفت:
بودم آن روز من از طایفهی دُردکشان
که نه از تاک نشان بود و نه از تاک نشان
«کُنْتُ نَبِیّاً وَ آدَمَ بَیْنَ الْمَاءِ وَ الطِّین»؛ آن موقع خداوند پیغمبراسلام (ص) را برگزید.
وَ بِسَتْرِ الْأَهَاوِیلِ مَصُونَةٌ: و در هنگامی که مردمان در ترس و وحشت تاریکیهای عالم غیب بسر میبردند، در آن روز خداوند متعال پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم را به #نبوت برگزید.
وَ بِنِهَایَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ: و همهی مخلوقات در نهایت درجهی عدم، مقرون بودند؛ یعنی هنوز چیزی به وجود نیامده بود. «اَوَّلُ ما خَلَقَ اللهُ نورُ نَبِیِّکَ یا جابِرُ». ای جابر! اوّلین چیزی که خدا خلق فرمود نور پیغمبر بود.
عِلْماً مِنَ اللَّهِ تَعَالَى بِمَآیِلِ الْأُمُورِ،وَ إِحَاطَةً بِحَوَادِثِ الدُّهُورِ،وَ مَعْرِفَةً بِمَوَاقِعِ الْمَقْدُورِ: و این از آنجا سرچشمه گرفت که خدای متعال به پایان امور آگاه بود؛ عالم بود؛ و به همهی حوادثی که در آینده در تاریخ خلقت پیش میآید، احاطه داشت و وقوع همهی مقدرّات الهی را خدای متعال از پیش میشناخت و در واقع براساس این پیشآگاهی که خدا داشت، #بعثت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله را در آغاز خلقت مقدّر کرد.
ابْتَعَثَهُ اللَّهُ تَعَالَى إِتْمَاماً لِأَمْرِهِ، وَ عَزِیمَةً عَلَى إِمْضَاءِ حُکْمِهِ،وَ إِنْفَاذاً لِمَقَادِیرِ حَتْمِهِ: خدای متعال پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله را برانگیخت تا امر خودش را به اتمام برساند:
«الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً» در حقیقت خدای متعال پیغمبر اکرم (ص) را مبعوث کرد، تا کاری را که می خواست به پایان برساند
وَ عَزِیمَةً عَلَى إِمْضَاءِ حُکْمِهِ: و آن حکمی را که خدای متعال مقدّر کرده بود، به صورت قطعی امضا کند؛ یعنی جاری کند.
وَ إِنْفَاذاً لِمَقَادِیرِ حَتْمِهِ: و خدای متعال از این رهگذر میخواست مقدّراتش را تنفیذ کرده باشد؛ یعنی آنچه خدا در آغاز خلقت مقدر کرد، در بعثت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در این عالم محقق کرد.
ادامه دارد...
التماس دعا
صادقزاده
- ۹۹/۱۰/۲۶